بسیاری از مرگهای ناشی از سرطان با انتخاب صحیح در روش زندگی مانند سیگار نکشیدن، در وزن مناسب بودن، صحیح غذا خوردن، فعال بودن و ورزش کردن و آزمایشهای لازم را به صورت دوره ای تکرار کردن قابل پیشگیری هستند. در ادامه شما می توانید بدانید که چگونه ریسک ابتلا به سرطان را کم کنید.
راهنمایی برای بیماران و خانواده آنها
ابتدا بهتر است بدانید سرطان چیست؟ سرطان می تواند در هر جایی از بدن آغاز شود. سرطان زمانی ایجاد می شود که سلولها به صورت غیر منتظره و غیر قابل کنترلی تکثیر می شوند این مسئله باعث می شود تا بدن آنگونه که شایسته است نتواند فعالیت کند.
سرطان برای بسیاری از مردم به خوبی درمان می شود. بسیاری از مردم بعد از بیماری زندگی بهتری هم دارند.
سرطان انواع مختلفی دارد:
سرطان می تواند در هر نقطه از بدن آغاز شود و در این مورد مشابه هم هستند اما نوع گسترش و تکثیر متفاوتی دارد.
سرطانها چگونه اند؟
سلولهای بدن ما هر کدام کار مشخصی دارند. سلولهای معمولی به صورت مشخصی تکثیر می شوند و هر گاه آسیب ببینند، می میرند و سلولهای تازه جای آنها را می گیرند.
سرطان زمانی اتفاق می افتد که سلول ها به طور غیر قابل کنترلی رشد و تکثیر می کنند و سلولهای معمولی را احاطه کرده یا از بین می برند. در نتیجه در قسمتی از بدن که این اتفاق می افتد، اشکالاتی پدید می آید.
سلولهای سرطانی می توانند به نقاط دیگر بدن بروند. سلول های سرطانی ریه می توانند به سرعت به استخوان ها برسند و آنجا رشد کنند. وقتی سلول های سرطانی گسترش می یابند، به آن متاستاز می گویند.
وقتی سلولهای سرطانی از ریه به استخوان می رسند، همچنان به عنوان سرطان ریه شناخته می شوند.
سلولهای سرطانی در استخوان تا وقتی همان سلول های سرطانی ریه هستند، مگر اینکه در استخوان دوباره آغاز شوند.
بعضی از سرطان ها به سرعت گسترش می یابند و بعضی دیگر کندتر و همچنین به درمان به شکل متفاوتی پاسخ می دهند. بعضی از سرطان ها به جراحی درمان می شوند و برخی با درمان دارویی که به آن شیمی درمانی می گویند.
گاهی دو یا چند روش درمانی همزمان انجام می شوند تا نتیجه بهتری بدهند. برای درمان بهتر پس از تشخیص نوع سرطان درمان مربوط به آن آغاز می شود.
تومور چیست؟
بسیاری از سرطان ها غده یا توده ای شکل هستند که به آن تومور می گویند. ولی تمامی غده ها سرطانی نیستند. آنها که سرطانی نیستند، خوش خیم و آنها که سرطانی هستند بدخیم نامیده می شوند.
سرطانهایی هستند مانند لوکیمیا(سرطان خون) که به شکل تومور نیستند و در سلول های خونی یا دیگر سلول های بدن رشد می کنند. برخی از بیماران مبتلا شده معتقدند وقتی به شخص می گویند که به بیماری سرطان مبتلا شده است وحشت زده می شود و تمام ذهنش درگیر تشخیص بیماری می شود و اولین چیزی است که صبحها به ذهن فرد می آید. ابتدایی ترین توصیه این است که در مورد حالات و عواطف خود و احساساتی که دارید با شخصی که دوست دارید و به شما گوش می کند صحبت کنید.
به یاد داشته باشید که غمگین شدن در این شرایط چیز عجیبی نیست؛ پس اجازه دهید احساسات بروز کنند.
سرطان در چه مرحله ای است؟
این پرسشی است که پزشک باید بداند و به آن استیج یا مرحله سرطان گفته می شود که بر اساس آن تصمیم در مورد درمان نهایی می شود. معمولا مرحله یک و دو است که سرطان گسترش نیافته یا هنوز در ابتدای راه است. مراحل سه و چهار به معنی رشد بیشتر آن بوده و معمولا مرحله چهار بالاترین آن است.
سرطان چگونه درمان می شود؟
معمولترین راه های درمانی جراحی، شیمی درمانی و رادیوتراپی (یا پرتو درمانی) هستند. جراحی معمولا برای خارج کردن توده سرطانی انجام می شود. ممکن است حتی عضوی از بدن یا بخشی از آن را که تحت تاثیر قرار گرفته است تحت عمل جراحی خارج کنند.
برای سرطان سینه بخش یا تمام آن را برمی دارند. در مورد سرطان پروستات هم ممکن است غده پروستات را بردارند. جراحی در مورد سرطان هایی مانند سرطان خون کاربرد ندارد و بهترین روش درمانی آن دارو درمانی است.
شیمی درمانی استفاده از داروست تا رشد آن را متوقف یا کند کند. بعضی از آنها تزریقی و بعضی با خوردن دارو انجام می شوند؛ به خصوص برای سرطان هایی که گسترش یافته اند، این روش بیشتر کاربرد دارد. پرتو درمانی نیز مانند شیمی درمانی عمل می کند اما می تواند با درمانهای دیگر همراه شود.
برخی از بیماران بهبود یافته معتقدند پس از بیمار شدن تنها کاری که کرده اند این بوده است که قدمی به عقب برداشته اند و نمای کاملی از زندگی خود را دیده اند سپس تصمیم گرفته اند که تغییر کنند، کارهایی که دوست دارند انجام دهند و به سوال های خود در زندگی پاسخ داده اند، آنطور که دوست داشته اند زندگی کرده اند تا آسوده باشند نه آنطور که دیگران فکر می کنند و می خواهند و کارهای مثبت انجام داده اند.
چرا من؟
بسیاری از افراد مبتلا به سرطان اغلب می پرسند چرا من؟ مگر من چه کار اشتباهی انجام داده بودم؟
از آنجا که علم پزشکی هنوز موفق نشده است عامل قطعی و دلایل ایجاد آن را بگوید، افراد پاسخهای خود را به این سوالات می دهند.
برخی فکر می کنند این عواقب کارهای بد گذشته شان است و برخی فکر می کنند کاری که باعث ایجاد آن می شود را انجام داده اند. اگر کسی چنین احساساتی داشته باشد، بدون شک تنها نیست چرا که اغلب با همین افکار مواجه می شوند. اما این دلیل نمی شود که این افکار درست باشند. آنچه مسلم است و افراد مبتلا باید بدانند این است که ابتلا به سرطان تنبیهی برای اعمال پیشین نیست، مبتلا شدن تقصیر شما نیست و بهتر است به جای اندیشیدن به این سوالات از همین حالا به فکر سلامتی خود و تغییر سبک زندگی خود باشید.
چگونه با عزیزان خود در این خصوص صحبت کنید؟
صحبت درباره سرطان می تواند سخت باشد حتی با کسانی که بسیار دوستشان دارید.
آگاهی آنان در خصوص بیماری شما ممکن است احساسات متعددی از قبیل ناراحتی، ترس، عصبانیت و ... را ایجاد کند و حتی گاهی خود شما نیز احساسات متفاوتی را تجربه می کنید که صحبت درباره آن سخت است.
بدون شک برای عزیزان شما نیز سخت است که در این باره صحبت کنند به خصوص که اغلب اصلا نمی دانند چه باید بگویند و چطور به شما یاری برسانند.
این نکات می تواند به شما و آنها کمک کند:
- درخصوص بیماری خود هرچه زودتر با آنها صحبت کنید. دیر یا زود باید به آنها بگویید بگذارید شما را به خودشان نزدیک و محرم احساس کنند.
- وقتی با آنها صحبت می کنید، نوع و مرحله آن را بگویید و اینکه چطور درمان می شوید. بگذارید بدانند که بیماری مسری نیست.
- به دوستان و اقوام اجازه دهید به شما کمک کنند و به آنها بگویید به چه کمکی نیاز دارید حتی گاهی ممکن است ندانید دقیقا چه کمکی از آنها بر می آید به آنها بگویید که چه حسی دارید.
- با آنها که بیشتر از بقیه به شما نزدیک هستند در خصوص احساساتتان صحبت کنید شاید آسان نباشد اما از بهترین روش هایی است که بتوانید حمایت عاطفی که نیاز دارید را دریافت کنید. اگر جزو افرادی هستید که برای بیان احساسات و صحبت با دیگران مشکل دارد، حتما گروه های حمایتی و حمایتهای روانشناسی دریافت کنید.
- اگر شخصی که شما انتظار دارید نتوانست به شما گوش کند، غمگین نشوید با شخص دیگری گفتگو کنید و درک متقابل را فراموش نکنید.
- ممکن است برخی کارهای پیشین تان را برای مدتی نتوانید بکنید. اجازه دهید دیگران بدانند که شما در انجام چه کارهایی با مشکل مواجه هستید.
- اگر کسانی را در اطراف خود دارید که مدام به شما می گویند رها کنید و چنین و چنان کنید، هیچ ایرادی ندارد که به آنها بگویید بهتر است تنها گوش کنند و به شما در خصوص انجام کارها راهکار ندهند
- بهترین کار برای شما و اقوام و دوستانتان این است که زندگی عادی خود را ادامه دهند و در این خصوص احساس گناه نداشته باشند که مثلا شما را تنها می گذارند و سرکار می روند یا مهمانی می روند.
- اگر احساس اندوه می کنید با دکتر، پرستار روانشناس خود یا با مرجع مذهبی خود گفتگو کنید.
برخی از بهبود یافتگان معتقدند اولین باری که با صدای بلند می گویید من سرطان دارم، سخت ترین است. هرچه بیشتر این را بگویید و باور کنید، آسان تر می شود آنها حتی گزارش کرده اند که گاهی با آب و تاب آن را تعریف کرده اند و در موردش شوخی کرده اند.
به تواناییهای ذهن و بدن خود ایمان داشته باشید و روی توانایی های تان کار کنید. شک نکنید که قدرت انسان وصف ناشدنی است.
منبع: http://www.cancer.org/healthy/index
گردآوری و ترجمه: المیرا آقازاده